خبرگزاری حوزه | متن پیشرو بیش از آنکه تبیین و تفصیل یک مسأله مهم و مؤثر در زندگی باشد، تنبّه و تذکّری است تا _ولو دقایقی_ به این نکته مهم تأمل شود! امید است اختصار مطلب رسانندهیِ اهمیت مسأله باشد.
از اهداف انقلاب پیامبران الهی {علیهمالسلام} تغییر فکر و نگرش، عمل و ارزشهاست. هر پیغمبری که به میان مردم آمده، یک حرکت انقلابی را در جامعه به وجود آورده که این جریان جدید شامل فکر، عمل، ارزشها و کلّیهی مسائلی میشود که در حوزهی زندگی انسان مطرح است.
پیغمبر ذهن مردم را عوض میکند! ذهنِ محدوداندیش آنان را به نگرش نامحدود ارتقاء میدهد. با آنها که تنها نگاه مادیگرایانه به دنیا و موجودات عالَم دارند و در حقیقت تنگنظر و محدوداندیش هستند مخالفت میکند و می گوید: هستی غیر از آنچه تو می بینی یا میتوانی ببینی، یک چشمانداز وسیع دیگری دارد که غیر قابل احصاء است و آن آفرینش الهی و وجود الهی است.
اگر کسی معتقد به خدای متعال و توحید گردید، در حقیقت از تنگنظری و محدوداندیشی خارج و وارد یک دریای بیپایان از هستی و وجود میشود. و این وظیفه انبیاء و شاگردان مکتب آنان در حیطه ذهن و اندیشه است.
مردمی که همهی آرمانها، آرزوها، عشقها، امیدها، آیندهنگریها، دردها و درمانهایشان محصور در نگاه مادی و نگاه به خود است، با تعالیم انبیاء به مرتبهای ارتقاء پیدا میکنند که متوجه می شوند اصلاً دنیا در این موارد محدود نمیشود! حتی طبق تعالیم نورانی انبیاء، پیغمبر نیز به عنوان حد و مرزِ دید و بینش یک آدم موّحد قرار نمی گیرد! بلکه او به عنوان دریچهای به آن دریای عظیم هستی و اقیانوس لایزال هستی مورد توجه است.
وقتی که پیغمبر نیز تنها به عنوان دریچهای برای وصول به دریای باعظمت و اقیانوس لایزال هستی مطرح است، پس اینگونه نیست که همهچیز در پیغمبر پایان پذیرد و تا او از این عرصه خاکی عروج کرد، همه چیز تمام بشود. (مراد حیات دائمی تعالیم انبیاست که تا قیامت پابرجاست و الا تنها راه وصول به دین الهی از طریق نبی و جانشینان اوست و لاغیر)
این [عدم پایانپذیری با مرگ] اول چیزی است که نگاه توحیدی به انسان میدهد؛ چهقدر نگرش و دید انسان متفاوت است که زندگی را همین زندگی پنجاه و شصتسال و صدسال زندگی مادی بداند یا آنکه آن را قطرهای کوچک در یک دریای عظیم بداند؟! اولی تنگنظری است و دومی وسیعاندیشی و گستردهبینی عالَم. و این تنها یک مورد از تغییر ذهن توسط تعالیم نورانی انبیاست و الا که موارد فراوان است.
پس از آن به تغییر رفتارها و برخورد انسانها میپردازد و اعمال و روشهای غلط زندگی آنان را می گیرد و توصیه به مسیر و روش صحیح مینماید. به او تذکر میدهد که تنها برای خودت تلاش نکن! تنها خودت را نبین! بدبین نباش! خودخواه نباش! اینها همان تصرّفکردن و تغییر دادن روشهای زندگی است که احکام اسلامی ناظر به آن است. اسلام میآید و در امر اقتصاد، در امر حکومت، در امور اجتماعی، در امور فردی، در امر خانواده، در تربیت فرزند و در همه چیز روشهای جدید میآورد، روشهای غلط را تصحیح و تغییر داده، درست و اصلاح میکند.
نتیجه این موارد میشود: نظام ارزشی و مجموعهی ارزشها را هم عوض میکند؛ اگر روزی ارزش این بود که شخص در یک محلهای گردنکلفت و قُلدر باشد و هر که او را دید بترسد، در نظام الهی ارزش به این میشود که شخص در راه خدا به شهادت برسد و پدر و مادر و خانواده شهید به آن افتخار کند.
این یک نمونه از تغییر ارزشهاست و موارد بسی فراوان است که باید بر آن تأمل شود؛ این سوال خیلی مهم است: ارزشها در نظام طاغوت و با نگاه مادیگرایانه به چیست؟ ارزشها در نظام الهی و با نگاه توحیدی به چیست؟
اما در منازعه میان جبهه حق و باطل، نزاع منحصر در امور نظامی نیست! جبهه محدودنگر و کوتهاندیش که همان جبهه باطل است در زمینههای مختلف و گسترده از اقتصاد تا بهداشت و سلامت، از مسائل فرهنگی تا سیاسی و اجتماعی و موارد متعدد دیگر و در بستر و فضای حقیقی و مجازی به دشمنی و نزاع می پردازد و اما امروز مهمترین و شاید بهترین و راحتترین بستر برای مبارزه و القای نگرش و ارزشهای مکتب خود، فضای رسانه است.
از پلتفرمهای مختلف گرفته تا سینما و... . فضاهایی همچون X و instagram و Telegram و YouTube و TikTok جولان نگرشهای گوناگون و معرفی ارزشهاست! هر مکتب و نگرشی برای خود ارزشی را معرفی میکند که چهبسا با ارزش حقیقی و موافق با فطرت انسان، فرسنگها فاصله داشته باشد. اما هنگامی که به مرور زمان و آرام آرام آنها را به عنوان غذای روح به ما خوراندند، ناگهان مشاهده میکنیم که دیگر ذائقه ما تغییر کرده و به جای دلدادگی به ارزشهای حقیقی و حیاتبخش به ارزشهای کاذب و مضر دلخوش کردهایم. و این خیلی خطرناک است!
اما گاهی نگرش مکتبهای دیگر به ذهن افراد در داخل نیز رسوخ میکند و ثمره آن در تولید فیلم و امثال آن نمودار میگردد.
ابتدا مثالی برای پلتفرمها مطرح میکنیم: هنگامی که شما در پلتفرمهای گوناگون، مسألهای را مکرر مشاهده نمایید ولو آنکه ضد ارزش باشد، به مرور زمان ذائقه شما تغییر و احساس می کنید ارزش همانست و آنها که اینگونه نیستند از دنیا عقب افتاده و در حقیقت زندگی ندارند! نمی خواهیم مصداقی ورود پیدا کنیم، اما مثالهای گوناگونی را میتوانید به آن توجه کنید. مثلا تا سال قبل چه چیزی را هنجار اجتماعی میدانستید یا یک مسأله نامناسب اخلاقی و امثال آن اما اکنون و پس از گذشت یکسال که مکرر آن را در رسانه مشاهده کردهاید دیگر آن حساسیت سابق را ندارید؟! فرزندان و دانشآموزان شما نیز چطور؟!
یکی از فضاهای بسیار آماده برای ترویج ارزشها، سینما و خصوصا شبکه نمایش خانگی است! تولید فیلمها و ارائه پیام توسط آنها بگونهایست که اصلا نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
نوجوانان امروز و جوانان و حتی کودکان که مأنوس با فیلمها و تولیدات شبکه نمایش خانگی هستند، ناخودآگاه با ارزشهای گوناگونی روبرو میشوند. مسائلی که شاید در جمع خانواده و دوستان ضد ارزش باشد، در این مجموعهها ارزش معرفی میشود. کافیست کسی مدتی با آن تولیدات مأنوس شود تا نگرش و ارزشهایش تغییر کند! (قصد نداریم مصداقی ورود پیدا کنیم و الا به صورت دقیقتر و شفافتر بیان می کردیم؛ اما خود شما نیز می دانید ...)
اکنون که متأسفانه نظارت ویژه بر این تولیدات نیست، ضروری است اولا خود نوجوانان عزیز و بعد خانواده و معلمان دلسوز آنها ارزشها را برای آنها تبیین و علت حقیقی ارزش و ضد ارزش را بیان نمایند. دیگر دستور فایده چندانی ندارد، نسل امروز باید برایش استدلال منطقی مطرح شود که حجت بر او تمام گردد.
در عالَم، حقایقی هست که به دلیل تطابق با فطرت و سرشت آدمی حقیقتا ارزش و در مقابل هر چه با حقیقت و روحانیت انسان سازگاری نداشته باشد، ضد ارزش است. آنها برای بیان و القای ضد ارزشها به جای ارزشها از ادبیات گوناگون، به روز، جذاب و هیجانانگیز استفاده میکنند، ما به عنوان پدر یا مادر یا دوست یا معلم یا... برای معرفی ارزشها چگونه عمل میکنیم؟!
روشن است که بحث مجمل و خلاصه بود؛ اما هدف تنها اشاره به یک مسأله مهم بود که هر کس بر آن فکر کند: آیا ذائقه ما تغییر کرده است یا نه؟ گرایش ما به ارزشهای حقیقی است یا کاذب و مضر؟ اثرات تغییر ذائقه ما در کجا نمودار گشته است؟ و دهها و صدها سوال دیگر که باید بر آن فکر کنیم، پاسخش را پیدا کنیم و برای فرزند و دانشآموز خود تبیین کنیم.
مراقب ذائقه خود باشیم!
علی گلستانی